Friday 29 March 2024| ۱۳: ۱۵ - جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
کد خبر: ۷۲۳۷
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۷
از آن کسی که شخص اول روحانیون هست و مراجع هستند تا آن طلبه بچه‌ای که مشغول است در درس خواندن. خطبا تکلیف دارند که با خطبه و با صحبت، مردم را بیدار کنند و حفظ کنند.
پايگاه اطلاع رساني آستان: یکی از ویژگی‌های شاخص امام خمینی رضوان‌الله‌ تعالی‌علیه در طول حیات با برکت خویش، نگاه عمیق، متفکرانه و ژرف‌ ایشان به وقایع، حوادث و تحولات جهان بشری در طول تاریخ بود. نگاهی که تنها جنبه نظاره‌گری نداشت بلکه این نگاه هدفمندانه، هوشمندانه و با درایت خاص جهت درس‌آموزی، عبرت‌گیری و استفاده از امتیازات آن در جهت هدف مقدسی که برای انسان‌ها در نظر گرفته شده، بود. نگاه امام خمینی به حماسه عظیم عاشورا و قیام حسینی نیز از این قاعده مستثنی نبود. در اندیشه امام خمینی، امام حسین علیه‌السلام، عاشورا، کربلا، محرم، زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) جایگاه ویژه‌ای دارند، چراکه در این نظرگاه بلند، دست‌مایه سترگی برای آفرینش انقلاب اسلامی نهفته است و باید از آن الهام گرفت و نهضت مقدسی را به پیروزی رساند.
در اندیشه امام خمینی، مهم‌ترین مشخصه سیاسی عاشورا، مساله پیوند و ارتباط میان دین و سیاست است و همین مساله به عنوان یک تکلیف در جهت حرکت و نهضت اسلامی ایران قرار می‌گیرد. تکلیفی که گاهی ایجاب می‌کند مانند امام حسین علیه‌السلام و اصحاب وفادارش، جان را نثار انجام این تکلیف نمود و گاهی همچون امام سجاد(ع) و زینب کبری(س) به رغم تحمل سختی‌های اسارت و داغ عزیزان، با خطبه‌های آتشین به نبرد با خصم دین پرداخت. در اندیشه امام خمینی، جان‌نثاری شهدای گرانقدر کربلا با خطبه‌های حضرت سجاد(ع) و زینب کبری، اگر نه به همان مقدار، لااقل قریب همان مقدار در پیشبرد نهضت حسین سلام‌الله‌علیه تاثیر دارد.
از همین روست که امام خمینی، بر برگزاری مجالس عزا و سوگواری سالار شهیدان سفارش اکید دارند و حفظ آداب و سنت‌های این مجالس را مورد تاکید قرار می‌دهند و حتی این مجالس را دارای نقش عظیمی در ایجاد وحدت کلمه میان امت اسلامی می‌دانند که از شروط اولیه پیروزی محسوب می‌شود.
آنچه مطالعه می‌فرمایید، بخش‌هایی از سخنان امام خمینی در این زمینه است که در آستانه ماه محرم سال 1402 هجری قمری در بیست‌وپنجم مهرماه سال 1361 در جمع علماء، خطباء، روحانیون و مداحان آذربایجان، قم و تهران بیان فرموده‌اند.
***
برکات و درسهای نهضت امام حسین(ع)
من از علمای محترم آذربایجان و اهل علم آنجا و علمای تهران و برادران علمای اهل سنت تشکر می‌کنم و سلامت و سعادت همه را از خداوند تعالی مسئلت می‌کنم. در آستانه شهر محرم، مصیبتی بر همه ما وارد شد و آن شهادت این پیر هشتادساله (1) [است‌] که عمر شریف خودش را در راه اسلام و در راه خدمت به مردم و راه تهذیب جامعه صرف فرمود. ملت ما از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را در راه خدا فدا کرد و این اقتدا به بزرگمرد تاریخ، حضرت سیدالشهدا - سلام‌الله علیه - است.
حضرت سیدالشهدا - سلام‌الله علیه - به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول می‌دانست که در این راه که می‌رود، راهی است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای اسلام قربانی کند، لکن عاقبتش را هم می‌دانست. اگر نبود این نهضت؛ نهضت حسین - علیه السلام - یزید و اتباع یزید اسلام را وارونه به مردم نشان می‌دادند. و از اول، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولیای اسلام حقد و حسد داشتند.
سیدالشهدا با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به شکست رساند و اندکی که گذشت، مردم متوجه شدند که چه غائله‌ای و چه مصیبتی وارد شد. و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع بنی امیه شد، علاوه بر این، در طول تاریخ آموخت به همه که راه همین است. از قلّت عدد نترسید، عدد، کار پیش نمی‌برد، کیفیت اعداد، کیفیت جهاد، اعدای مقابل اعدا، آن است که کار را پیش می‌برد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ. و افراد ممکن است کم باشند، لکن در کیفیت توانا باشند و سرافراز.
شکست ناپذیری انقلاب در پرتو عنایات الهی
تاریخ، این نهضت ایران را و این انقلاب را فراموش نخواهد کرد، و این فداکاری‌ای که در همه قشرهای ملت اسلامی است در ایران، فراموش نخواهد کرد. و این وحدتی که بین اقشار ملت از هر طبقه هستند، بین برادران اهل سنت و برادران شیعی مذهب، تحقق پیدا کرده است و این اخوت اسلامی فراموش نخواهد شد و این انقلاب به خواست خدای تبارک و تعالی شکست نخواهد خورد. گو اینکه همه قدرتهای بزرگ دنیا و آنهایی که در بلوک شرق و غرب هستند، با انقلاب ما دشمن باشند، گو اینکه همه رسانه‌های گروهی دنیا بر ضد این نهضت قلمفرسایی کنند و دروغپردازی؛ آنچه حقیقت است، روشن خواهد بود و روشن خواهد شد. آن روزی هم که حضرت سیدالشهدا را مظلوم شهید کردند، بعضی از اشخاصی که بودند، او را به اسم خارجی و اینکه در حکومت حق وقت، قیام کرده است، اینطور معرفی کردند. لکن نور خدا می‌درخشد و خواهد درخشید و عالم را خواهد از نور پر کرد.
درس آموزی از مکتب عاشورا
تکلیف ما در آستانه شهر محرم الحرام چیست؟ تکلیف علمای اعلام و خطبای معظّم در این شهر چیست؟ در این شهر محرم، تکلیف سایر قشرهای ملت چی هست؟
سیدالشهدا و اصحاب او و اهل بیت او آموختند تکلیف را: فداکاری در میدان، تبلیغ در خارج میدان. همان مقداری که فداکاری حضرت ارزش پیش خدای تبارک و تعالی دارد و در پیشبرد نهضت حسین - سلام‌الله علیه - کمک کرده است، خطبه‌های حضرت سجاد و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تاثیر داشته است.
آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور، نباید زنها بترسند و نباید مردها بترسند. در مقابل یزید، حضرت زینب - سلام‌الله علیها - ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنی امیه در عمرشان همچو تحقیری نشنیده بودند، و صحبتهایی که در بین راه و در کوفه و در شام و اینها کردند و منبری که حضرت سجاد - سلام‌الله علیه - رفت و واضح کرد به اینکه قضیه، قضیه مقابله غیر حق با حق نیست؛ یعنی، ما را بد معرفی کرده‌اند؛ سیدالشهدا را می‌خواستند معرفی کنند که یک آدمی است که در مقابل حکومت وقت، خلیفه رسول‌الله ایستاده است. حضرت سجاد این مطلب را در حضور جمع فاش کرد و حضرت زینب هم... ما همانطوری که سابق بوده، حالا هم باید باشیم. تکلیف همه روحانیون، چه خطبایی که منبر تشریف می‌برند، یا ائمه جمعه و جماعت و هرکس که با مردم سروکار دارد و با آنها صحبت می‌کند، این است که وضعیت قیام حضرت سیدالشهدا را به مردم درست بفهمانند که قیام برای چی بود، چه بود و با چه عده‌ای قیام شد و با تحمل چه مصایبی آن قیام به آخر رسید - که به آخر نخواهد رسید.
نقش عظیم مجالس عزا و سوگواری در ایجاد وحدت کلمه
این را باید همه گویندگان توجه بکنند، و ما باید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سیدالشهدا - سلام‌الله علیه - نبود، امروز هم ما نمی‌توانستیم پیروز بشویم. تمام این وحدت کلمه‌ای که مبدا پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد. سید مظلومان یک وسیله‌ای فراهم کرد برای ملت که بدون اینکه زحمت باشد برای ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسیله شد از باب اینکه از همین مساجد، از همین جمعیتها، از همین جمعات، از همین جمعه‌ها و جماعات، همه اموری که اسلام را به پیش می‌برد و قیام را به پیش‌ می‌برد، مهیا باشد و بالخصوص حضرت سیدالشهدا از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع باید چه جور باشد و در خارج میدان وضع چه جور باشد و باید آنهایی که اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه بکنند، و باید آنهایی که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ بکنند. کیفیت مبارزه را، کیفیت اینکه مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد باید چطور باشد، کیفیت اینکه قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد، با یک عده معدود باید چطور باشد، اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است و اهل بیت بزرگوار او و فرزند عالیمقدار او هم فهماند که بعد از اینکه آن مصیبت واقع شد، باید چه کرد. باید تسلیم شد؟ باید تخفیف در مجاهده قائل شد؟ یا باید همانطوری که زینب - سلام‌الله علیها - در دنباله آن مصیبت بزرگی که تُصَغَّرُ عِنْدَهُ الْمَصائِبُ،(2) ایستاد و در مقابل کفر و در مقابل زندقه صحبت کرد و هر جا موقع شد، مطلب را بیان کرد و حضرت علی بن الحسین - سلام‌الله علیه - با آن حال نقاهت، آنطوری که شایسته است تبلیغ کرد.
حفظ اسلام، تکلیف بزرگ
ما امروز در مقابل اینهمه تبلیغاتی که در عالم دارد می‌شود بر ضدمان، در مقابل آنها واقع هستیم. در مقابل مطبوعات، در مقابل رادیوها، در مقابل سخنرانیها، در مقابل سازمانها: ما در مقابل اینها واقع هستیم و ما منافع آنها را از دستشان گرفته‌ایم و دست آنها را از کشورمان قطع کرده‌ایم و برای ادامه این نهضت، باید کوشش کنیم. یک نعمتی است خدا به ما داده است، ما باید این نعمت را حفظ کنیم. اسلام که می‌رفت در عصر رژیم منحوس پهلوی از بین برود، اسلام را برگرداندیم و آن که دشمن او بود کنار زدیم و امروز باید این نعمت را حفظ کنیم. تکلیف همه این است که این نعمتی که خدای تبارک و تعالی داده است، به شکر این نعمت، مجاهده کنیم برای حفظ او. بحمدالله، سربازهای اسلام در جبهه‌ها، از ارتشی و پاسدار و بسیج و عشایر و اینها گرفته تا آنهایی که کمک به‌ آنها می‌کنند، آنها دارند خدمت خودشان را به شایستگی انجام می‌دهند و دشمن را روز به روز، ساعت به ساعت عقب می‌نشانند. و ما باید در پشت جبهه، همانطوری که توده‌های مردم در پشت جبهه دارند کمک می‌کنند به جبهه‌ها، علمای اعلام، گویندگان بزرگ، خطبای عظیم الشان هم باید جهاد کنند و جهاد آنها تبلیغ است، جهاد آنها فهماندن حجم این پیروزی است و این عملی که شما برای او انقلاب کردید و این ایده‌ای که برای او قیام کردید، فهماندن به ملتها و ملت که مقدار این پیروزی چقدر است و برای حفظ او باید چه کرد. همانطوری که پیروزی حاصل شد به حضور همه جمعیتها در میدان و در صحنه، حضور همه در صحنه‌های نبرد جبهه و پشت جبهه، حفظ این نعمت بزرگ الهی هم محتاج به این است که حاضر باشند جوانهای ما، حاضر باشند که هر وقتی آنها را خواستند، بروند و از اسلام دفاع کنند.
اسلام یک امری است که انبیا، که نبی اکرم، که اولاد نبی اکرم و اصحاب متعهد نبی اکرم برای او جانفشانی‌ها کردند و برای او زحمتها کشیدند. اسلام چیزی است که از [سوی‌] خدا آمده است و باید حفظ بشود و اگر - خدای نخواسته این پیروزی که دنبال این انقلاب به دست شماآمده است، به واسطه سستی ما، به واسطه ضعف تبلیغ ما، به واسطه ضعف حضور ملت ما، به شکست - خدای نخواسته - برسد، بدانید که اسلام تا قرنها دیگر نمی‌تواند سربلند کند. تکلیف، بزرگ است و همه باید این تکلیف بزرگ را بپذیریم. آخر مطلب شهادت است و وصول به لقاء‌الله و حضور در محضر حضرت سیدالشهدا و امثال او، و این غایت آمال اشخاصی است که عشق به خدا دارند. و ما می‌بینیم در جبهه‌ها، برای ما نقل می‌کنند از جبهه‌ها که این جوانهای عزیز در جبهه‌ها شب چه حالی دارند؛ چه ذکر و فکر و دعایی دارند و نمازی و روز با چه نشاطی به جبهه‌ها می‌روند. این چیزی است که خدای تبارک و تعالی، نعمتی است که خدای تبارک و تعالی به این ملت عطا فرموده است. این این نعمت را حفظ کنید.
شهادت بیمه‌کننده پیروزی اسلام
شما آقایان روحانیون و همه روحانیونی که در کشور هستند، همه مکلفند به اینکه این‌ نعمت خدا را، این عطیه الهی را حفظ کنند و شکر این نعمت را برآورند و شکر به این است که تبلیغ کنند. آنچه که سیدالشهدا عمل کرد و آن ایده‌ای که او داشت و آن راهی که او رفت و آن پیروزی که بعد از شهادت برای او حاصل شد و برای اسلام حاصل شد، به مردم روشن کنند و بفهمانند به همه که مسئله مجاهده در راه اسلام آن است که او کرد. می‌دانست که با یک عده قلیل کمتر از صد نفر نمی‌شود مقابله با یک همچو ظالمی دارای همه چیز کرد، در صورتهای مادی، لکن می‌دانست که همین شهادت پیروز کرد اسلام را و اسلام را تجدید کرد. همین شهادت این پیرمردهای محراب از مدنی، (3) - رحمه‌الله - گرفته تا این شهید اخیر ما، همین شهادتها پیروزی را بیمه می‌کند. همین شهادتهاست که دشمن شما را رسوا می‌کند در دنیا، هر چند که همه دنیا با آنها موافق باشد. همین سازمان عفو بین‌المللی که آن همه دروغپردازی کرده است، سند صحیح هم دارد، سند صحیحش این است که منافقین اینطور می‌گویند، مستند این است که در نوشته‌های منافقین این امور هست؛ آنهایی که دشمن اسلامند، آنهایی که دشمن ملت هستند، دشمن مسلمانان هستند، آنهایی که دیوانه شدند برای اینکه نرسیدند به آن اهدافی که داشتند و او سلطه بدتر از سلطه محمدرضا بر این کشور بود.
شما باید تبلیغ کنید آقا! محرم است. این محرم را زنده نگه دارید. ما هرچه داریم از این محرم است و از این مجالس. مجالس تبلیغ ما هم از محرم است، از این قتل سیدالشهداست و شهادت اوست. ما باید به عمق این شهادت و تاثیر این شهادت در عالم برسیم و توجه کنیم که تاثیر او امروز هم هست. اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمی‌شد. همه در تحت بیرق امام حسین - سلام‌الله علیه - قیام کردند. الآن هم می‌بینید که در جبهه‌ها وقتی که نشان می‌دهند آنها را، همه با عشق امام حسین است که دارند جبهه‌ها را گرم نگه می‌دارند. لکن در این اجتماعاتی که در محرم و صفر می‌شود و در سایر اوقات، مبلغین عزیز و علمای اعلام و خطبای معظّم باید مسائل روز را، مسائل سیاسی را، مسائل اجتماعی را و تکلیف مردم [را] در یک همچو زمانی که گرفتار اینهمه دشمن ما هستیم، معین کنند؛ به مردم و به کشور بفهمانند که ما در بین راه هستیم و باید تا آخر راه ان شاء الله، برویم. ما با این ترتیبی که تاکنون بوده است و کشور ما و افراد کشور ما بحمدالله، حاضر بودند، با این ترتیب اگر پیش برویم، آخر کارمان به پیروزی مطلق می‌رسد. لکن نباید سست بشویم...
مایوس نبودن از رحمت خدا
برادران عزیز، مایوس نباشید: لا تَیاسُوا مِنْ رَوْحِ الله.(4) از آن چیزهایی که خدا عنایت به شما می‌کند و از آن عنایات الهی مایوس نباشید و نیستید و شما پیروزید و در دنیا سرافرازید. شما ملتی هستید که [اصل مبارزه هستید.] اگر یک ملتی بود که کاری از او نمی‌آمد، گوشه گیری کرده بود، انعزال کرده بود، نه امریکا با او مخالف بود، نه شوروی هم و نه سایر قدرتها؛ همانطوری که در زمان سابق، مثل برّه مردم را خوابانده بودند و آنها هم به جان این برّه افتاده بودند، سرش را او می‌برید و دستش را او می‌برید. بله، شکم برای یک عده‌ای تا اندازه‌ای جور بود، درست بود، اما محرومین چطور بودند؟ در آنوقت، محرومین را بروید حساب کنید. ملت ما که همان یک دسته نیستند که دور و بر - مثلاً - قدرتهای در اینجا پروبال بزنند واستفاده کنند. ملت ما اکثرش این محرومینی هست که سرتاسر کشور هستند و در آن زمان، اصلاً برای آنها کاری نشده بود و امروز در همین مدت کم، بیشتر از آن مدتی که آنها بودند در این کارها، کار انجام گرفته است، در صورتی که ایده شما این نبوده است؛ اینها از توابع هست. آن چیزی که شما می‌خواستید اسلام بود. آن چیزی که شما می‌خواستید، جمهوری اسلام بود. آن چیزی که شما می‌خواستید، «نه شرقی و نه غربی» بود و این حاصل است. این را حفظش کنید. الآن‌ اشخاصی هستند که عقیده‌شان این است که ما باید باز یا برویم آن طرف یا برویم آن طرف، لکن ملت ما قبول نمی‌کند دیگر این معانی را. ملت ما از اول قیام کرد برای اینکه جمهوری اسلامی بدون اینکه بوی شرق یا غرب را بدهد مطلوب اوست. حالا که اینهمه جوان داده است و اینهمه خون داده است و اینهمه عزیزان را از دست داده است، حالا دیگر نمی‌آید بگوید که خیر، حالا همه ما را کشتید، دست شما درد نکند، بسم الله! ما تا آخرین وقت و تا آخرین نفس ایستاده‌ایم و ملت ایستاده است و بحمدالله، با قدرت دارد پیش می‌رود.
شما قدرت نمایی در دنیا کردید. غافل از این قدرت نمایی نباشید. اینهمه دشمنها برای همین است که این یک قدرتی در مقابل دنیاست و متحیرند باید چه کرد با این قدرت. شما یک قدرتی نشان دادید به دنیا که تاکنون هیچ جمعیت قلیلی نتوانسته است این قدرت را در جمعیتهای بزرگ ایجاد کند. باید این را حفظش کنید. اسلام را زنده کردید، باید زندگی او را ادامه بدهید. ادامه‌اش به عهده همه است؛ از آن کسی که شخص اول روحانیون هست و مراجع هستند تا آن طلبه بچه‌ای که مشغول است در درس خواندن. خطبا تکلیف دارند که با خطبه و با صحبت، مردم را بیدار کنند و حفظ کنند.
علما و ائمه جمعه و جماعات با آن سنگرهایی که دارند، مردم را در سنگر حفظ کنند و خود مردم هم بحمدالله، حاضر هستند و ما باید از آنها تشکر کنیم و انصافاً ما رهین منت این توده‌های بزرگواری هستیم که همه چیزشان را می‌دهند و چیزی هم نمی‌خواهند. از آن پیرزنها که آن چیزی که در طول عمرشان تهیه کردند، حالا می‌آیند برای اسلام می‌دهند تا آن اشخاصی که قلکشان را می‌شکنند و پولش را می‌آورند برای اسلام می‌دهند. من نمی‌توانم توصیف کنم از این ملت و نمی‌توانم تجلیل کنم. (صحیفه امام، ج17، صص52 تا 61)
------------------------
1- شهید آیت‌الله عطاء‌الله اشرفی اصفهانی نماینده امام و امام جمعه کرمانشاه که در محراب عبادت، به دست یکی از منافقین به شهادت رسید.
2- «مصیبت‌ها، پیش آن کوچک می‌شود».
3- شهید آیت‌الله سید اسدالله مدنی، نماینده امام و امام جمعه تبریز که به دست یکی از منافقین در محراب عبادت شهید شد.
4- سوره یوسف، آیه 87: «از رحمت خدا مایوس نشوید».
* حضرت سیدالشهدا - سلام‌الله علیه - به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول می‌دانست که در این راه که می‌رود، راهی است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند
* آن روزی هم که حضرت سیدالشهدا را مظلوم شهید کردند، بعضی از اشخاصی که بودند، او را به اسم خارجی و اینکه در حکومت حق وقت، قیام کرده است، اینطور معرفی کردند. لکن نور خدا می‌درخشد و خواهد درخشید و عالم را خواهد از نور پر کرد
* همان مقداری که فداکاری حضرت ارزش پیش خدای تبارک و تعالی دارد و در پیشبرد نهضت حسین - سلام‌الله علیه - کمک کرده است، خطبه‌های حضرت سجاد و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تاثیر داشته است
* تمام این وحدت کلمه‌ای که مبدا پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد
* تکلیف، بزرگ است و همه باید این تکلیف بزرگ را بپذیریم. آخر مطلب شهادت است و وصول به لقاء‌الله و حضور در محضر حضرت سیدالشهدا و امثال او، و این غایت آمال اشخاصی است که عشق به خدا دارند

منبع: جمهوري اسلامي
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
عناوین برگزیده
آخرین اخبار
پربازدید ها
پربحث ترین عناوین