Friday 29 March 2024| ۰۰: ۰۲ - جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
کد خبر: ۷۲۵۳
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۱
نگرش امام به حادثه عظیم عاشورا به عنوان یک ضایعه تاریخی نبود، بلکه ایشان در یک افق برتر قیام امام حسین(ع) را یک حرکت هدفمند و برنامه‏ریزی شده در جهت احیای اسلام می‏دانست و می‏فرمود: «او [امام حسین(ع)] می‏دانست که چه می‏کند و کجا می‏رود و هدفش چیست؟»؛ «امام حسین(ع) با فداکاری بی‏نظیر و نهضت الهی خود واقعه بزرگی را به وجود آورد که کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید.».
پایگاه اطلاع رسانی آستان: امام ‏خمینی که فرهنگ عاشورا را گنجینه عظیم سیاسی دینی و پشتوانه فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام می‏دانست با بهره‏گیری از آموزه‏های عاشورایی، حماسه حسینی را اساس قیام و مبارزه خویش قرار داده به احیای دین پرداخت. در طول تاریخ شیعه و پس از غیبت کبری، بسیاری از عالمان دینی و متعهد، با قیام و مبارزه احیای دین اسلام را وجهه همت خویش قرار دادند که موفق‏ترین و شگفت‏انگیزترین آن‏ها، انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام‏خمینی است. امام با شناخت دقیق از سیاست‏های استکبار جهانی در تحمیل و حمایت رژیم پهلوی در ایران و مشابهت‏های فراوان این رژیم باحاکمان اموی با الهام از فرهنگ احیاگر عاشورا و بهره‏گیری از دو عنصر تحرک‏آفرین دینی، یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» و «تکلیف الهی» که شالوده و اساس شکل‏گیری حماسه عاشورای حسینی را پایه‏ریزی کردند؛ رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را فرو ریخت و مکتب انسان‏ساز اسلام را حیات مجدّد بخشید و غبار تحریف و بدعت را از چهره دین زدود. از مهم‏ترین دلایل موفقیت امام در پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی احیای نگرش سیاسی ایشان به آموزه‏های دینی و آمیختگی دین با سیاست بود.
درباره سیاست و تعریف آن، دیدگاه‏های متفاوتی ارائه شده است؛ برخی از متفکران مغرب زمین سیاست را معادل با «علم قدرت»، «علم به زیر سلطه درآوردن»، یا «علم به اطاعت وا داشتن» می‏دانند. متفکران و اندیشمندان اسلامی هم تعریف‏های مختلفی در مفهوم سیاست بیان‏نموده‏اند اما در این میان نگاه امام به سیاست متفاوت است. امام‏خمینی در تعریف سیاست می‏فرماید:
«سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و این‏ها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملت است و صلاح افراد است.» و در ادامه مطلب، مجریان صالح و شایسته این «سیاست» را معرفی می‏نماید: «این مختص به انبیاست، دیگران این سیاست را نمی‏توانند اداره کنند، این مختص به انبیا و اولیاست و به تبع آن‏ها به علمای بیدار اسلام.»
مطلب دیگر پیوند دین و سیاست است که یکی از مباحث مهم در حوزه اندیشه سیاسی اجتماعی امروز به شمار می‏رود. برخی با انکار هرگونه پیوند میان این دو مقوله، تداخل یکی از آن‏ها را در امور دیگری موجب ناکارآمدی طرف مقابل می‏دانند و به جدایی کامل و پرهیز از تداخل آن‏ها برای حفظ حرمت هر یک توصیه می‏نمایند. اندیشه سکولار مروّج چنین نظریه‏ای می‏باشد. نقطه مقابل این تفکر؛ نظریه رابطه میان دین و سیاست است، اما در نوع رابطه و قلمرو تداخل دین و سیاست در میان برخی از اندیشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد.
در اندیشه سیاسی امام آمیختگی دین و سیاست مطرح است، نه رابطه میان این دو. ایشان ضمن نقد نظریه تفکیک، معتقد بودند که دین و سیاست از یکدیگر منفک و مجزا نیستند تا با استدلال یا بررسی نوع رابطه به چگونگی پیوند یا تعامل بین این دو بپردازند ایشان دراین‏باره‏می‏فرماید: «دیانت اسلام یک دیانت عادی تنها نیست و فقط وظیفه عبد و خدای تبارک و تعالی، وظیفه روحانی تنها نیست؛ و همین‌طور یک مذهب و دیانت سیاسی تنها نیست؛ عبادی است و سیاسی، سیاستش در عبادت مدغم است و عبادتش در سیاست مُدغَم، یعنی همان جنبه عبادی یک جنبه سیاسی دارد.». ایشان در تحریرالوسیله نیز در بحث و مساله خطبه‏های نماز جمعه چنین می‏نویسد:
«اسلام دین سیاست است با همه شوون سیاست، و این معنا برای کسی که کمترین دقتی در احکام حکومتی و سیاسی اجتماعی و اقتصادی اسلام بکند به خوبی و روشنی ظاهر می‏گردد، پس کسی که خیال می‏کند دین اسلام جدای از سیاست است هم نسبت به معارف اسلام جاهل است و هم سیاست را نمی‏داند.»
در اندیشه امام «دین» خاستگاه و منشا نظام سیاسی اسلام است و کلیه برنامه‏ها و مباحث سیاسی اسلام بر مبنای قوانین و احکام دینی پایه ریزی شده است و دلیل توسعه‏یافتن و فراگیر شدن حکومت اسلامی درنیمه اول قرن ظهور اسلام را آمیختگی دین و سیاست می‏داند و می‏فرماید: «رسول الله(ص) پایه سیاست را در دیانت گذاشته است».
با توجه به آن چه که بیان گردید روشن شد که در اندیشه سیاسی امام تعالیم دینی دارای صبغه سیاسی می‏باشند، از این رو یکی از ابعاد احیاگری امام(ره) احیای روح سیاسی نهضت عاشورای حسینی با توجه به اهداف آن در میان اندیشمندان و شیعیان جهان است که اثرات بسیاری را در پیشبرد نهضت اسلامی به دنبال داشت، هر چند این مساله در طول تاریخ تحولات جامعه مسلمانان به فراموشی سپرده شده بود.
در فضای فرهنگی قبل از انقلاب و قیام امام هم دیدگاه‏ها نسبت به نهضت عاشورا توجه بیشتر به اجر و پاداش معنوی عزاداری امام حسین(ع) بدون درک صحیح از فلسفه سیاسی قیام امام حسین(ع) بود.
در میان برخی متفکران و صاحبان اندیشه و قلم هم بیشتر به مباحثی پرداخته می‏شد که به بروز اختلاف در میان پیروان حقیقی ولایت می‏انجامید و دستمایه‏ای برای بهره‏گیری دستگاه‏های امنیتی رژیم در ایجاد تنش و کشمکش میان سخنرانان مذهبی در ایام محرم و جوانان متدین می‏گردید تا اندیشمندان از تبیین فلسفه اصلی قیام عاشورا غفلت نمایند در نتیجه عملاً فرصت‏های مناسب ایام عزاداری به جنجال‏های بیهوده صرف می‏شد.
نگرش امام به حادثه عظیم عاشورا به عنوان یک ضایعه تاریخی نبود، بلکه ایشان در یک افق برتر قیام امام حسین(ع) را یک حرکت هدفمند و برنامه‏ریزی شده در جهت احیای اسلام می‏دانست و می‏فرمود: «او [امام حسین(ع)] می‏دانست که چه می‏کند و کجا می‏رود و هدفش چیست؟»؛ «امام حسین(ع) با فداکاری بی‏نظیر و نهضت الهی خود واقعه بزرگی را به وجود آورد که کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید.».
ایشان فرهنگ عاشورا را گنجینه عظیم سیاسی دینی و پشتوانه فرهنگ غنی و انسان‏سازتشیع می‏دانست و با بهره‏گیری از آموزه‏های عاشورایی به احیای دین پرداخت‏وحماسه حسینی را اساس قیام و مبارزه و تحول و بیداری قرار داد. نگرش امام‏به‏سیاست و اندیشه سیاسی ایشان باعث شد تا نوع نگاه به مفهوم وکارکرد سیاست‏درمیان مردم مسلمان و حتی اندیشمندان اسلامی تغییر کند و شعائر دینی و مذهبی‏را آمیزه‏ای از دین و سیاست بدانند.امام با تفسیری جدید از مولفه‏های فرهنگ عاشورا غبار بدعت و تحریف را از فرهنگ شیعه زدود و به برخی از نظریه‏های ناصواب خط بطلان کشید.
«گریه» در مراسم عاشورا و عزاداری امام حسین در نظر بعضی از اندیشمندان نشانه‏دلسوزی و ترحم بر حادثه عاشورا قلمداد می‏شد و برخی آن را باعث عجز و ضعف‏روحی می‏دانستند. امام با تفسیر حدیث «تباکی» به تاثیرات سیاسی گریه در جامعه‏اشاره می‏کند و ملت ایران را ملت «گریه سیاسی» می‏نامد که این گریه نهال ایمان وجهاد را در قلوب مردم شکوفا می‏سازد و یک ملت حماسه‏ساز پدید می‏آورد ایشان دراین‏باره می‏فرماید: «مساله تباکی نیست، مساله سیاسی است.»؛ «مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سیدالشهداء اجر ببرند، البته برای این هم هست...بلکه مهم آن جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه‏اش را کشیده‏اند که تا آخر باشد.». همچنین، حدیث «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را استمرار نهضت حسینی در گستره تاریخ تشیع می‏دانست و آن را سرلوحه زندگی شیعیان معرفی می‏کرد که در هر زمان و مکانی باید حسینیان به مصاف یزیدیان بروند. امام رویدادهای انقلاب و دفاع مقدس را مصداقی از این حدیث می‏دانست و حوادث آن را مکرر عاشورا و مخالفان و دشمنان انقلاب اسلامی را مکرر یزیدیان تفسیر می‏کرد. و به بیانی دیگر این حدیث را تصویرگر صحنه مقابله اسلام و کفر و رویارویی عدل و ظلم می‏دانست که یعنی باید روح حماسه همواره در جامعه شیعه زنده بماند. تاکید ائمه معصومین علیهم السلام بر اقامه عزای امام حسین(ع) و احیای عاشورا در جامعه بر همین نکات اشاره دارد.
سیره عملی امام خمینی
بخش عظیم و مهم نگرش احیاگرانه امام‏خمینی به نهضت عاشورای حسینی در سیره سیاسی ایشان در قیام و مبارزه علیه ظلم و تشکل‏بخشی به جامعه شیعه تبلور می‏یابد. امام نهضت خود را به پیروی از قیام خونین امام‏حسین(ع) و بر پایه تجربه تاریخی و عبرت‏آموزی از نقاط ضعف و قوت قیام‏های شیعیان در طول تاریخ، خصوصاً مبارزات عالمان شیعی در سده‏های اخیر استوار کرد و مسیر مبارزه و اهداف و آینده انقلاب اسلامی را مشخص نمود. سیره عملی ایشان قبل از قیام و پس از آن مبین این حقیقت است که امام بر پایه فرهنگ انسان‏ساز و عزت‏آفرین عاشورا، راه‏کارهایی را بستر تشکل‏بخشی به شیعه قرار داده است که به مهم‏ترین آن‏ها اشاره می‏شود.
1. تربیت شاگردان - حوزه درس امام به گونه‏ای بود که طلبه واقعی تربیت می‏کرد و فقط یک سلسله مباحث خشک علمی نبود، بلکه شاگردانی تربیت می‏کرد که برای آینده اسلام فایده داشته باشند. و هنگامی که به درس خارج فقه می‏پرداخت زمینه ظهور انقلاب اسلامی را مهیا می‏کرد و در هر دوره شاگردانی بیشتر از دوره قبل تربیت می‏یافت و نسل جدید روحانیت با افکار انقلابی پدید می‏آمد.
2. درس ولایت فقیه و حکومت اسلامی: در دورانی که در حوزه‏های علمیه و میان اندیشمندان هیچ گونه بحثی مستدل و جامع درباره حکومت اسلامی ارائه نمی‏شد و اگر هم سخنی از حکومت اسلامی به میان می‏آمد بیشتر با معیارهای حکومت دمکراسی در غرب مطرح می‏گردید؛ امام در سال 48 در ایام تبعید بحث مستدل و منظم حکومت اسلامی و ولایت فقیه را مطرح ساخت و با استشهاد به دلایل عقلی و نقلی مشروعیت و کارآمدی حکومت اسلامی را به مجامع علمی و فرهنگی معرفی کرد، و از روحانیون درخواست نمود تا برای معرفی اسلام و حکومت اسلامی، نهضتی «عاشورایی» بر پا کنند. امام با ترویج اندیشه ایجاد حکومت اسلامی در صدد حاکمیت دین و اجرای قوانین اسلامی در همه شوون فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برآمد و بر این باور بود که تا اسلام حکومت نداشته باشد، نمی‏توان آن را از بدعت‏ها و تحریف‏ها حفظ نمود و این اقدام امام بیانگر برنامه‏ریزی و آینده‏نگری برای تشکل بخشیدن به دین و شیعه است.
در اندیشه و نگرش سیاسی امام حکومت اسلامی برابر با تمام مفهوم سیاست است. ایشان معتقد بودند که امام حسین(ع) برای تاسیس به حکومت اسلامی قیام کرده است؛ ایشان‏می‏فرماید:
«... آمده بود حکومت هم می‏خواست بگیرد و این یک فخری است و آن‏هایی که خیال می‏کنند که حضرت سیدالشهداء(ع) برای حکومت نیامده، خیر؛ این‏ها برای حکومت آمدند.» درباره فرستادن مسلم بن عقیل به شهر کوفه نیز می‏فرماید:
«او مسلم را فرستاد تا مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومت اسلامی تشکیل بدهد.» قدر مسلّم در پرتو ایجاد حکومت اسلامی است که عدل و قسط در جامعه فرا گیر می‏شود و اجرای احکام مترقی اسلام تحقق می‏پذیرد.
3. بهره‏برداری صحیح از مناسبت‏های اسلامی در جهت هدایت و به‏کارگیری مردم: سیره سیاسی امام در مبارزه با رژیم ستمشاهی و تشکیل حکومت هیچ‏گاه بر مبنای فعالیت برای تشکیل یک حزب یا سازمان سیاسی خاصی نبود، بلکه ایشان همانند سیره انبیاء عظام برنامه اصلی خود را بر پایه آگاهی توده‏های میلیونی و مسلمان ایران بنا نهاد و با شناخت کامل از تاثیرات عمیق روحی و روانی مناسبت‏های اسلامی خصوصاً ایام عزاداری امام حسین(ع) در جان و افکار مردم به هدایت سیاسی آنان پرداخت.
امام با نگرشی نو به ابعاد سیاسی عاشورا و با توجه به انرژی متراکم و اثر بخش اما فراموش شده توده مردم به جهت‏دهی عزاداری‏های حسینی پرداخت؛ ایشان از آغاز نهضت به توانمندی‏های عظیم و کارساز مردم هدایت یافته معتقد بود و هنگامی که در سال‏های اول نهضت برخی از عالمانِ غافل از قدرت سیاسی کارآمدِ مردمِ آگاه و هدایت‏یافته به امام می‏گفتند که ما بمب نداریم که بر سر شاه بزنیم، این فقیه دوراندیش و روشن‏ضمیر با توجه به قابلیت هدایت‏یافتن مردم در پرتو زحمات و تلاش‏های روحانیت متعهد در ایام عزاداری و حضور در صحنه مبارزه سیاسی برای سرنگونی رژیم پهلوی فرمود: «ما نیرویی داریم که به مراتب از بمب کارسازتر است». امام همواره به بهره‏برداری صحیح از ابعاد سیاسی عاشورا در جهت تعمیق معارف دینی و سیاسی مردم همت می‏گماشت و می‏فرمود: «این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا، نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه‏ها دارد و نه این گریه خودش فی نفسه یک کاری از آن می‏آید...جنبه سیاسی این مجالس بالاتر از همه جنبه‏های دیگری است که‏هست». به سخنرانان و خطیبان هم فرمود: «اهل منبر ایدهم‌الله تعالی کوشش کنند در این‏که مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامی و مسائل سیاسی اسلامی».
* از مهم‏ترین دلایل موفقیت امام در به پیروزی رساندن انقلاب و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی احیای نگرش سیاسی ایشان به تعالیم دینی و آمیختگی دین با سیاست بود
* امام با نگرشی نو به ابعاد سیاسی عاشورا و با توجه به انرژی متراکم و اثر بخش اما فراموش شده توده مردم به جهت‏دهی عزاداری‏های حسینی پرداخت
* در اندیشه و نگرش سیاسی امام حکومت اسلامی برابر با تمام مفهوم سیاست است. ایشان معتقد بودند که امام حسین(ع) برای تاسیس به حکومت اسلامی قیام کرده است.

منبع: جمهوری اسلامی


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
عناوین برگزیده
آخرین اخبار
پربازدید ها
پربحث ترین عناوین