اهم بیانات:
[بنابر نظر کارتر] دموکراسی تند![در ایران] همین معنی، اسباب این شده است که مخالفتهای چپ و راست شروع شده است؛ و باز گفتند که من بنا ندارم در امور داخلی ایران دخالت بکنم و سابقاً هم گفته بودند که یک اجتماع مترقی، ایشان در ایران یک جامعۀ مترقی، در ایران درست کرده است. چند جمله دارد حرفهای کارتر: یکی اینکه «یک دموکراسی تند قاطع در ایران به دست شاه عمل شده!» این یک جمله. یک جمله اینکه «دموکراسی یک جامعۀ مترقی شاه در ایران بنیانگذاری کرده است!» و یک جملۀ دیگر اینکه، جملۀ سومش اینکه «من بنا ندارم دخالت در امور داخلی ایران بکنم». حالا باید خود ایرانی ها در این سه جمله ای که ایشان فرموده اند، خودشان بررسی کنند که آیا آن جمله ای که آقای کارتر فرموده اند، برای ایرانی ها این را فرموده اند؟ یا برای دنیای غرب گفته اند؟ یا برای امریکایی ها گفته اند؟ و یا برای کره ای از کرات دیگری که هنوز بشرش نیامده در زمین!؟
پس ایشان مجرم است، ایشان خیانتکار است، به منطق کارتر خیانتکار است؛ همین که می خواهد او را پاکیزه کند و منزهش کند! خوب، ایشان می گوید که الآن دموکراسی تند و قاطعی ایشان عمل کرده است و از این جهت با ایشان مخالف هستند. خوب، این دموکراسی تند و قاطع را تازگی اعطا کرده اند؛ چنانکه خود شاه هم می گوید که ما اعطای آزادی می خواهیم بکنیم. یکی نیست بگوید: آقا تو چه کاره ای که اعطای آزادی می خواهی بکنی؟ آزادی ای که قانون اساسی به مردم داده است؛ شما اعطا می خواهی بکنی؟ تو چه کاره هستی که می خواهی اعطا بکنی؟ تو بر فرض اینکه سلطنت تو هم یک سلطنت قانونی بوده است، و حال اینکه نیست، هیچ وقت سلطنت نباید بکنی؛ تو در این مدتی که در کرسی سلطنتِ غصبِ غاصبانه نشسته ای، همه اش را حکومت کرده ای، هیچ وقت هیچ دولتی خودش اختیار نداشته است که کاری بکند و همه را تو کردی. همۀ جرمها گردن تو است.
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۷۱ - ۸۰